عروسکهای پاره
دریغ!
آن نیمروز که جهان خواب بیموقعی بود که تعبیر نداشت،
من پیشِ ماهرترین فالگیر شهر
آرزوهایم را
اعتراف میکردم...
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۰ ساعت 1:20 توسط من
|
دریغ!
آن نیمروز که جهان خواب بیموقعی بود که تعبیر نداشت،
من پیشِ ماهرترین فالگیر شهر
آرزوهایم را
اعتراف میکردم...