غیرمنتظره
همهی کارهای تو غیرمنتظره است...
نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه دانه چید، بیا...
+
نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت 2:31 توسط من |
خانه
پروفایل مدیر وبلاگ
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
پیوندهای روزانه
خالهخرسها
تقدیم به آنها که مثل من ادعایشان میشود
برخاستنی هست و عصا هیچ نداریم
پیشکش به ساحت نورانی امام هادی الائمه
هذا یوم الجمعه - چکههای فکر
دوست دارید نظر مرا بشنوید؟ - گره
غمها...- از ماه کتان بوی سوخته میآید
ما و مجلس ما - سرباز گردان حبیب
حرمتُ دوس دارم - بید مجنون
...
آرشیو پیوندهای روزانه
نوشتههای پیشین
بهمن ۱۴۰۰
آذر ۱۴۰۰
شهریور ۱۴۰۰
اردیبهشت ۱۴۰۰
آذر ۱۳۹۹
مهر ۱۳۹۸
تیر ۱۳۹۸
آبان ۱۳۹۶
مرداد ۱۳۹۶
تیر ۱۳۹۶
خرداد ۱۳۹۶
فروردین ۱۳۹۶
اسفند ۱۳۹۵
بهمن ۱۳۹۵
دی ۱۳۹۵
آذر ۱۳۹۵
آبان ۱۳۹۵
مهر ۱۳۹۵
شهریور ۱۳۹۵
فروردین ۱۳۹۵
اسفند ۱۳۹۴
مهر ۱۳۹۴
آذر ۱۳۹۳
آبان ۱۳۹۳
خرداد ۱۳۹۳
اردیبهشت ۱۳۹۳
فروردین ۱۳۹۳
اسفند ۱۳۹۲
بهمن ۱۳۹۲
دی ۱۳۹۲
آذر ۱۳۹۲
آبان ۱۳۹۲
مهر ۱۳۹۲
شهریور ۱۳۹۲
مرداد ۱۳۹۲
تیر ۱۳۹۲
آرشيو
آرشیو موضوعی
خدا
من
زندگی
ادبیات
فرهنگ
سینما
خرده فلسفههای مندرآوردی
اجتماعی-سیاسی
برچسبها
نوستالژی
(1)
علامتسوالها
(1)
اسلمناهای به آمنا نرسیده
(1)
همهی فرزندان من
(1)
پیوندها
عکسِش
همین طور که هست (زابیل)... (بود!)
آخرین برگ2
سطرانه های سیمین (سنی ِ عزیز)
بر هیچ مپیچ (anonymous)
من فرزند آدم (راحیل)
سیاه مشق
سوادقریه
نیلوفرانه
دو موسیخ پیچ مالامال
جلوتر از گرینویچ
میون دو تا بال، نقاشی شده ...
جلوت و خلوت یک نیمکت
حزب الله نو
بوی کاغذ، طعم تایپ
تسبیح آبی زیر محراب کبود
شاهد بیاورم..؟
پرسه در خيال
رو به رو
طلبه ضد
تقلای فکر
خودکارهای آبی دخترانه
حاجه الراغبین .....
در دوردست ها
تا از برهوت حرف بگذری... (!)
طلبه ای که خیلی وقته ننوشته
بمان با من
خانه ای که دیوار ندارد ...
ابر من ببار ...
چراغ قوه (؟ !)
آدم راه راه
نگاهی نو به فیزیک هستی
هامونوشت
شهابیه
نامه های نمناک من
بارقه های حضور
چکه های فکر
گرگ بدجنس! :دی
گلصنم
طهورا
محرمانه
روزهای پرتقالی
پیاده رو
یک عاشقانه آرام
تسنیم
تبـــّــــت (اتوری میکنم تا هیچ کفتار شومی ننشیند روی دشت اندیشه ام)
یک لیوان انار
دستها و دوستها
خیزران
BLOGFA.COM