آنجا جز اینکه جان بسپارند چاره نیست..
- حواست باشه، اونجا آدم خیلی گیجه.
- یعنی چی؟
- یعنی آدم نمیفهمه چه سفر مهمیه. کلا نمیفهمی؛ چند ماه بعد میفهمی که هیچی نفهمیدی!
- حتی همین الان هم...
چند روز دیگر دارم میروم کربلا. حلال کنید. و التماس دعا.
پ.ن. از اولین روزی که اینجا مینویسم تا حالا، حتما خیلیها از دستم ناراحت شدهاند. همین الان از همهی آنهایی که اینجا را میخوانند میخواهم هر ناراحتیای که بوده یا هست را ببخشند. هر گونه دلخوری از طریق کامنت قابل پیگیری است. بنویسید، شاید حل شد. کامنتها را میخوانم اما فرصت جواب دادن و خداحافظی احتمالا نباشد. خداحافظ.
پ.ن.2. دعا کنید یک چیزی بفهمم از این سفر...
+ نوشته شده در سه شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰ ساعت 13:17 توسط من
|