انگار زهره بودی، دمدمای غروب
از کدام ستاره بود که چشمک زدی؟
- این آخرین بار-
انگار زهره بودی
دم دمای غروب
انگار زهره بودی
نورانی ترین جرمی که این روزها از این پنجره می بینم
- ستاره ها چشمک می زنند، اما
خیلی دورند از ما
سیاره ها نزدیکند ولی،
چشمک نمی زنند! -
تو مثل زهره درخشیدی
و مثل ستاره ها چشمک زدی
و با زبانی ناشناخته چیزی گفتی
که قلب من خندید
انگار زهره بودی
دم دمای غروب
پ.ن. فکر می کنم دو سال پیش، حوالی نوروز نوشتمش. امروز اصلاح شد!
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۸ ساعت 1:2 توسط من
|